شعر (تاریخ ادبیات) سروده استاد فرامرز فیاضی
گر که ادیبی و شدی اهل کار
هر چه بگویم تو به خاطر سپار
شعر کلامی است مخیَّل ولی
قافیه و وزن در آن خوش گوار
شعر قدیم است در آن این سه تا
زین دو کند شعر معاصر فرار
سبک قدیم است بدان چار قسم
شعر بر این چار شده استوار
زندگی نامه خود نوشت استاد فرامرز فیاضی
شاعر، نویسنده، محقق، استاد حوزه و ....
شاعرم من این هم از لطف خداست
لطف حق ما را به هر سو رهنماست
چشمه ی شعرم اگر جوشیده است
ز آن بود کاز حق عنایت دیده است
حکمت است این شعر جاری بر زبان
مخزنش دست خداوند جهان
چشمه ی شعرم همی ماند خموش
تا نگوید حق که ای چشمه بجوش
چشمه ی شعرم اگر جاری شده
کاز خداوند جهان یاری شده
خواب دیدم مجلسی برپای شد
بس بزرگان که در آنجا جای شد
هر سخندانی که بُد در این زمین
جمله گرد آمد، شد آن خلد برین
جمله می گفتند شعر و قصه ها
تا زدایند از دل ما غصه ها
هر یکی طومار شعری داشت دست
شعر میخواند و ز شعرش بود مست
نی زنان و دف زنان جمع دگر
پای کوبان، کف زنان آمد ز در
از اَبنای ایران یکی آرش است
که در روی دشمن بسی سرکش است.
هزاران چو او در دل خاک خُفت
به نیکی همه بوده همراه و جُفت
منظومه آرش کمانگیر
سروده استاد فرامرز فیاضی، اثری حماسی درباره اسطوره ایران باستان آرش است. ناظم محترم بعد از باز آفرینی این داستان، به شکلی زیبا و دلنشین آن را به نظم کشیده است، ایشان با خلق این اثر توانسته خلا این منظومه را در ادبیات فارسی پر نماید.
برای دانلود اثر کلیک کنید
مصیبت نامه امام حسین نام منظومه داستانی است، ناظم محترم در این اثر به تبیین و گزارش واقعه عاشورا پرداخته است.
برای دانلود اثر کلیک کنید
نشریه آموزشی درباره فرهنگ کار در اسلام که به خواست قرارگاه خاتم الانبیا تالیف شد و به تعداد ۴۰ هزار نسخه چاپ گردید.
شعری از حجت الاسلام فرامرز فیاضی
در رثای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
نام او قاسم، شهرتش نیز سلیمانی بود
بود اهل همه جا گر چه که کرمانی بود
ظاهرش گر چه به آرامش دریا می ماند
خود به هر معرکه می رفت چو طوفانی بود
روز و شب بود به دنبال شهادت هر جا
گوئیا این تن خاکیش چو زندانی بود
هیبتش زَهره ی دشمن همگی آب نمود
دلنشینی رخش جلوه ی یزدانی بود