ارغنون

نوشته ها و مطالب استاد فرامرز فیاضی

ارغنون

نوشته ها و مطالب استاد فرامرز فیاضی

شعری از اشعار استاد فیاضی

شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

 

به شبی ز خواب جستم به چه حالت نزاری
چو به خواب دیدمت من به کنار جویباری
همه دین و دل بدادم همه هستی ام نهادم
چو ندیده بودم ای جان چو تو سر با وقاری
همه عالم ار دهندم به مقابلش تو باشی
دهم عالم ار بیابم به کنار تو قراری
همه فخر من همین بس که تمام اهل عالم
نه بدیده اند چون تو نه گرفته در کناری
من اگر همه خمارم تو چو باده پر نشاطی
من اگر چو فصل زردم تو همیشه در بهاری
چو به هر طرف نگاهم بدود به سیر و گردش
به جزت دگر نبینم تو یمینی و یساری
چو تو را به کف بیارم نروم به کوه و صحرا
که برای قلب خسته تو هزار و لاله زاری
من اگر زمین خشکم تو طراوت قمامی
چه شود به قلب خشکم دو سه ساعتی بباری
چو به خیل خاطراتت به دلم هجوم آری
نه توان ایستادن نه توانمت فراری
ز دمی که رفته ای تو دل من ببرده ای تو
همه کار من ز دوری شده اشک و آه و زاری
چو به صید دام رفتم نرسید در خیالم
که به دام چون تو صیدی بشوم چنین شکاری
به جهان اگر بگردم همه ملک در نوردم
به همه جهان نیابم چو تو خوب و خوش نگاری
چو ز زخم عشق فیضی همه روز و شب بنالد
به همین رضا ست زیرا ز تو هست یادگاری

     

    نظرات (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی